کد مطلب:315238 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:192
آسوده باش و نترس، نجات پیدا می کنی
روزنامه ی حوادث تهران در روز 8 محرم الحرام سال 1422 قمری كرامتی را از حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام این گونه بازگو كرد:
خانواده ای در منطقه ی «آهنك» شرق تهران سرگرم غذا پختن برای دسته های سینه زنی اباعبدالله الحسین علیه السلام بودند، هم چنان كه مشغول غذا پختن بودند، پسربچه ی شش ساله ای از آن خانواده در چاهی عمیق در حدود 10 یا 8 متری - كه نزدیك خانه ی آنها بود - افتاد. اول صبح روز 8 محرم الحرام بود، وضع زندگی و برنامه ی آنها را بهم زد، خانواده و مادر آن پسربچه برای این پیش آمد، عجله نمودند كه او را نجاتش دهند، ولی به نتیجه نرسیدند، فوری با آتش نشانی تماس گرفتند كه او را از چنگال مرگ نجات دهند.
بعد از نجات از او در مورد چگونگی افتادنش پرسیدند.
گفت: بعد از این كه به چاه افتادم، از زندگی ناامید شدم و چاه را قبر خود دیدم لحظه ای نگذشت، دیدم صورتی مانند ماه شب چهارده سایه افكنده از او خواستم مرا كمك كند و نجاتم بدهد.
[ صفحه 472]
فرمود: من دست در بدن ندارم، ولی آسوده باش كسی می آید و تو را نجات می دهد، نترس.
هنوز كلامش تمام نشده بود كه شما رسیدید.
این هم نمونه ی دیگری از كرامات حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام بود كه پسربچه را از مرگ نجات داد.
خانواده ای در منطقه ی «آهنك» شرق تهران سرگرم غذا پختن برای دسته های سینه زنی اباعبدالله الحسین علیه السلام بودند، هم چنان كه مشغول غذا پختن بودند، پسربچه ی شش ساله ای از آن خانواده در چاهی عمیق در حدود 10 یا 8 متری - كه نزدیك خانه ی آنها بود - افتاد. اول صبح روز 8 محرم الحرام بود، وضع زندگی و برنامه ی آنها را بهم زد، خانواده و مادر آن پسربچه برای این پیش آمد، عجله نمودند كه او را نجاتش دهند، ولی به نتیجه نرسیدند، فوری با آتش نشانی تماس گرفتند كه او را از چنگال مرگ نجات دهند.
بعد از نجات از او در مورد چگونگی افتادنش پرسیدند.
گفت: بعد از این كه به چاه افتادم، از زندگی ناامید شدم و چاه را قبر خود دیدم لحظه ای نگذشت، دیدم صورتی مانند ماه شب چهارده سایه افكنده از او خواستم مرا كمك كند و نجاتم بدهد.
[ صفحه 472]
فرمود: من دست در بدن ندارم، ولی آسوده باش كسی می آید و تو را نجات می دهد، نترس.
هنوز كلامش تمام نشده بود كه شما رسیدید.
این هم نمونه ی دیگری از كرامات حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام بود كه پسربچه را از مرگ نجات داد.